گزارش قوه قضاییه از نخستین جلسه دادگاه دستگیرشدگان ناآرامیهای اخیر در تهران
تاریخ انتشار: ۷ آبان ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۲۹۰۵۵۹
به گزارش جماران؛ قوه قضاییه از نخستین جلسه دادگاه دستگیرشدگان ناآرامیهای اخیر در تهران گزارشی منتشر کرد.
مرکز رسانه قوه قضاییه اعلام کرد: با دستور رئیس قوه قضاییه، پس از صدور کیفرخواست پرونده متهمان اغتشاشات اخیر در یک ماه اخیر، دادگاه های رسیدگی به این پروندهها، از هفته گذشته آغاز شده است. کیفرخواست بازداشت شدگان اغتشاشات اخیر در دادسراهای استانهای مختلف براساس مستندات موجود در حال صدور است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
تاکنون کیفرخواست ۲۵ پرونده در کرمان، ۸۹ کیفرخواست در استان سمنان، کیفرخواست ۱۱۹ نفر در استان زنجان، کیفرخواست ۱۰۵ پرونده در استان خوزستان، کیفرخواست ۵۵ نفر در استان قزوین، کیفرخواست ۱۱۰ نفر در استان کردستان، کیفرخواست ۳۱۵ نفر در استان تهران و کیفرخواست ۲۰۱ متهم در استان البرز در ارتباط با اغتشاشات اخیر صادر شده است.
امروز اولین جلسه دادگاه رسیدگی به پرونده تعدادی از متهمان اغتشاشات اخیر در دادگاه عمومی و انقلاب تهران از صبح آغاز شده است.
بنابر این گزارش، دادگاه امروز تنها یکی از جلسات رسیدگی به پرونده متهمان اغتشاشات اخیر است و روند رسیدگی به پرونده مابقی متهمان ادامه خواهد داشت.
بر همین اساس، صبح امروز «۷ آبان» جلسه دادگاه رسیدگی به اتهامات تعدادی از اغتشاشگران اخیر به ریاست قاضی صلواتی در دادگاه عمومی و انقلاب تهران، با حضور مستشاران دادگاه، متهمان و وکلای آنها، جمعی از افسران انتظامی که در درگیری با آشوبگران مجروح شده بودند و خانواده شهدای امنیت، برگزار شد.
براساس کیفرخواست صادر شده، محمد قبادلو فرزند محمد علی به افساد فیالارض از طریق اقدام گسترده علیه ماموران موتوری نیروی انتظامی با اصابت خودروی سواری پیکان سفید رنگ که اقدام وی منجر به شهادت استوار وحید کرم پور حسنوند و مجروح شدن ۵ مامور پلیس شده است، سامان صیدی فرزند تیمور به محاربه از طریق کشیدن کلت کمری و شلیک ۳ تیر، اجتماع و تبانی به قصد ارتکاب جرم علیه امنیت کشور، محمد بروغنی فرزند حسین به محاربه از طریق کشیدن سلاح سرد قمه و حمله به همراه اوباش به فرمانداری پاکدشت و به آتش کشیدن فرمانداری و حمله به مامور دولت حین انجام وظیفه و مجروح شدن وی، ابوالفضل مهری حسین حاجی لو فرزند ولی به مقابله با حکومت اسلامی از طریق ایجاد حریق در وسیله مورد استفاده عمومی به منظور اخلال در نظم و امنیت کشور، محسن رضازاده قراقلو فرزند حسن به محاربه از طریق مشارکت در ایجاد حریق در وسیله مورد استفاده عمومی به منظور اخلال در نظم و امنیت عمومی، اجتماعی و تبانی جهت ارتکاب جرم علیه امنیت داخلی کشور، ساخت اقلام انفجاری از نوع کوکتل مولوتوف برای مقاصد ضد امنیتی و سنگ پرانی به سوی عوامل انتظامی، سعید شیرازی فرزند علیرضا به افساد فی الارض از طریق تحریک و تشویق گسترده مردم به ارتکاب جرایم علیه امنیت کشور و اخلال شدید در نظم متهم هستند.
بر اساس این گزارش علاوه بر مستندات و اقاریر موجود در پرونده متهمان این پرونده از گوشی تلفن همراه محمد بروغنی فرزند حسین که به محاربه از طریق کشیدن سلاح سرد قمه و حمله به همراه اوباش به فرمانداری پاکدشت و به آتش کشیدن فرمانداری و حمله به مامور دولت حین انجام وظیفه و مجروح شدن وی متهم است تصاویری استخراج شده است که به وضوح به نقش لیدری وی در اغتشاشات پاکدشت دلالت دارد.
در اسناد موجود در گوشی تلفن همراه بروغنی یک گفتوگوی در بستر اینستاگرام کشف شده است که در این گفتوگو وی خطاب به یکی از دوستان خود میگوید برای حضور در صحنه اغتشاشات مسلح حاضر شود که دوست وی خطاب به او میگوید در حال حاضر فقط قمه در اختیار دارد.
در نمونهای دیگر از نقش لیدری بروغنی وی ضمن تهییج همشهریان خود برای حضور در اغتشاشات از آنها میخواهد با درست کردن نارنجکهای دستی که در ایام چهارشنبه سوری انجام میدهند در محل اغتشاشات حاضر شده و از آنها علیه مامورین استفاده کنند.
بروغنی که برای حضور در این اغتشاشات نقش لیدری برای خود در نظر گرفته در یک استوری دیگر ساعت و محل برگزاری اغتشاشات را اعلام و با هشتگ اتحاد از همپالگان خود میخواهد محتوای تولید شده او را آنها هم استوری کنند.
اقدامات بروغنی در دعوت، تهییج و لیدری برخی عناصر همدست خود در پاگدشت به استوری و اطلاع رسانی ختم نشده و وی در محل اغتشاشات ضمن حضور با قمه به فیلمبرداری از اقدامات مجرمانه خود نیز اقدام میکند.
در فیلمهای استخراج شده از گوشی بروغنی وی ضمن تعقیب کردن یک نیروهای حافظ امنیت که به شدت توسط اغتشاشگران مصدوم شده است وی را با قمه مورد اصابت قرار میدهد.
محمد بروغنی در نمونهای از اقدامات آشوبگرانه خود در اغتشاشات پاکدشت ضمن دنبال کردن یک نیروی حافظ امنیت در حالی که وی به شدت آسیب دیده است با قمه ضربهای را به وی وارد میکند.
در تصاویر موجود بین ثانیههای ۲۳ تا ۲۸ تصاویر قمه در دست بروغنی کاملا مشهود است.
بروغنی در فیلمهای دیگری که از اغتشاشات آن شب در گوشی خود ذخیره کرده است نقشی فعال در آتش زدن فرمانداری و بروز ناامنی جلوی فرمانداری دارد.
در این فیلم که درست لحظاتی قبل از اتش زدن ساختمان فرمانداری ثبت شده است عده زیادی از اغتشاشگران با همراه داشتن انواع سلاح سرد، چوب و چماق در حال تخریب اموال عمومی و خصوصی مردم و همچینین ایجاد رعب و وحشت دیده میشوند.
در ابتدای جلسه دادگاه، نماینده دادستان با حضور در جایگاه ضمن قرائت کیفرخواست متهم محمد قبادلو فرزند محمد علی گفت: متهم توسط یک دستگاه پیکان سفید رنگ با حمله به ماموران موتورسوار انتظامی که برای حفظ امنیت در حال اجرای ماموریت خود بودند، ضمن زیر گرفتن آنها باعث شهادت استوار وحید کرم پور حسنوند و مجروح شدن تعدادی از افسران انتظامی شد.
نماینده دادستان گفت: طبق نظریه پزشکی قانونی، شهید کرم پور به دلیل ضربه شدید وارده به سر و له شدگی بافت مغز خونریزی کرده و همین موضوع علت شهادت وی است.
در ادامه جلسه پدر شهید سعید وحید کرم پور حسنوند در جایگاه قرار گرفت.
پدر شهید کرم پور خطاب به متهم گفت:به چه دلیل پسر من را کشتی؟ پول گرفتی؟ چه کسی تو را وادار به انجام این کار کرد؟ اشد مجازات برای این فرد را خواستارم.
فرمانده افسران حادثه مذکور که خود نیز از ناحیه پای راست مجروح شده است، با حضور در جایگاه گفت: ۳۰ شهریور بود که ماموریتی از سوی سلسله مراتب به ما برای حفظ امنیت و پیشگیری از وقوع ناهنجاری ابلاغ شد.
وی افزود: ماموریت خود را انجام دادیم ساعت حوالی ۱۲ بامداد بود که قصد بازگشت به مقر خود را داشتیم که ناگهان صدای وحشتناکی شنیدم، برگشت به سمت عقب که ببینم چه اتفاقی افتاده است که به ناگهان توسط یه خودرو زیر گرفته شدم.
افسر فراجا گفت: روی زمین افتاده بودیم شهید کرم پور نفس نفس میزد، خواستم به سمتش بروم که دیدم پای راستم دچار آسیب جدی شده است.
وی از ریاست دادگاه درخواست اعمال اشد مجازات را برای متهم خواستار شد.
در ادامه جلسه دادگاه، نمایندگان حقوقی فراجا با حضور در جایگاه از ریاست دادگاه درخواست اعمال اشد مجازات برای متهم را کردند.
پس از اظهارات، نمایندگان حقوقی فراجا، متهم در جایگاه قرار گرفت و به دفاع از خود پرداخت.
پس از اخذ دفاعیات متهم، قاضی اعلام کرد، دادگاه پس از تنفس در نوبت عصر برگزار خواهد شد.
منبع: جماران
کلیدواژه: افغانستان سهام عدالت لیگ برتر لیگ قهرمانان مقدماتی جام جهانی واردات خودرو ویروس کرونا قوه قضاییه اعتراضات ایران اعتراضات در ایران افغانستان سهام عدالت لیگ برتر لیگ قهرمانان مقدماتی جام جهانی واردات خودرو ویروس کرونا اغتشاشات اخیر نفر در استان جلسه دادگاه مجروح شدن قوه قضاییه کرم پور
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.jamaran.news دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «جماران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۲۹۰۵۵۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
ماجرای قتل غزاله و اعدام آرمان؛ رابطهای بی فرجام
به گزارش تابناک، آرمان، پسرک نوجوانی که در ۱۷ سالگی متهم به قتل دوستش غزاله شد، حالا در لبه تیغ ایستاده و هر آن احتمال دارد حکم قصاص برای او اجرا شود. مروری بر پرونده اخباری که درباره او و مقتول منتشر شده نشان دهنده وضعیت عجیب و پیچیده این پرونده است.
حکم قصاص آرمان عبدالعالی که به خاطر اتهام به قتل دوست دخترش غزاله شاکر در معرض اجرا قرار گرفته است، امروز اجرا نشد تا بار دیگر تلاش برای گرفتن رضایت از خانواده مقتول ادامه یابد.
سه نکته بسیار مهم در این پرونده وجود دارد که باعث شده افکار عمومی نسبت به آن حساسیت زیادی نشان دهد. اول آنکه هیچ نشانی از جسد مقتول در دست نیست ولی قضات به این نتیجه رسیده اند قتل واقع شده است. نکته دوم حساسیت هایی است که نسبت به اعدام و بخشش وجود دارد و نکته سوم مربوط به وضعیت آرمان است. آنطور که قانون تکلیف کرده باید برخی متهمان از جمله متهمان به قتل تحت معاینه روانشناسی قرار گیرند. روانشناس پرونده آرمان هم در دادگاه گفته است او مشکل عصبی و انزوای بیش از حد دارد و وضعیت روانی او در زمان حادثه محرز است.
فهمیه حسینی در صحن علنی دادگاه کیفری یک گفت: آرمان در زمان حادثه دچار افت شدید تحصیلی بوده و معدل او در آن زمان هفت بوده است. او دچار مشکلات روحی شدید بوده است. بعد از بازداشت و در زندان هم او در کارهای گروهی شرکت نمیکند و دوستی در زندان ندارد. در همه کارهای گروهی ناموفق است و فقط درسخواندن که یک کار فردی است را خوب انجام داده است. او بسیار کم حرف میزند و هیچ دوستی ندارد. قبل از زندان هم این وضعیت را داشته است و این نشان از مشکل عصبی و انزوای بیش از حد آرمان دارد. او به نامه غزاله اشاره کرد و گفت: از نامهای که از غزاله به جا مانده است، هم آمده که آرمان «بچه است»؛ رفتارهای بچگانه دارد. بنابراین عدم درک عقلی آرمان با توجه به وضعیت تحصیلی وی در زمان حادثه و وضعیت روانی او و همچنین نامه غزاله محرز است. بنا بر این گزارش قضات بعد از بررسی پرونده رأی خود را اعلام خواهند کرد.
با این حساب می توان گفت شاید آرمان سلامت روان نداشته و متوجه عواقب عمل خود در اقدام به قتل غزاله نبوده است. هر چند این جزییات در پرونده مضبوط است و دسترسی به آن جز برای طرفین پرونده و وکلایشان مقدور نیست.
با وجود این سه نکته، رییس شوراهای حل اختلاف کشور معتقد است می توان از خانواده غزاله، رضایت گرفت. امروز هادی صادقی در پاسخ به سوالی درباره پرونده آرمان عبدالعالی گفت: همچنان در تلاش هستیم که در این پرونده رضایت خانواده مقتوله را بگیریم.
او گفت: درباره این که این فرد مجرم است یا نه، نباید قضاوت کنیم زیرا این پرونده جزییات بسیار دارد و مسایل مختلفی در حاشیه این پرونده مطرح است بنابراین قضاوت در این پرونده سخت است. دهها قاضی در این پرونده ورود کردند و پرونده با دقت بررسی شده و دو مرتبه در دیوان عالی کشور مورد بررسی قرار گرفته است.
رئیس مرکز توسعه حل اختلاف کشور گفت: مردم از نظر اتقان حکم صادره تردید نکنند زیرا براساس شواهد موجود حکم قتل صحیح است هرچند طبیعتاً ناخواسته بوده و قاتل هدف قبلی نداشته و این اتفاق پیش آمده است. این جوان سابقه جنایی نداشته و جنایتکار حرفهای نیست. گاهی افراد در یک لحظه حادثهای پیش میآید و خطایی می کنند. البته در این خطاها عمد بوده اما با قصد قبلی نبوده است. خانواده مقتول و محکوم خانوادههای محترمی هستند و ما هر دو خانواده را دیدیم و با آن ها صحبت کردیم. آرمان عبدالعالی زمانی که به زندان میرود، در حال اخذ دیپلم بوده اما در زندان فوق لیسانس خود را نیز اخذ کرده است.
رئیس مرکز توسعه حل اختلاف کشور گفت: باید به خانواده مقتوله حق داد که داغ بزرگی دیدهاند و از طرف دیگر جنازهای هم در کار نیست و از این خاطر نیز خانواده مقتوله آزرده خاطر هستند. اکنون شرایط به گونه ای نیست که به جسد دسترسی باشد و اتفاقی افتاده که قابل دسترسی نیست و هر چه اینها اصرار کنند که آرمان جای جنازه را بگوید، او نمی تواند بگوید زیرا خودش هم نمیداند و اگر میدانست تا الان بارها گفته بود.
قتلی که جسد مقتول هرگز پیدا نشد
رسیدگی به این پرونده از اسفند سال ۹۲ آغاز شد و خانواده دختر ۱۹ سالهای بهنام غزاله خبر ناپدید شدن دخترشان را اعلام کردند اما خیلی زود مشخص شد او آخرین بار به خانه دوستش که پسری ۱۸ ساله بهنام آرمان بوده رفته است. با دستگیری آرمان، او پس از چند روز به قتل غزاله اعتراف کرد و بازداشت شد. اما مدتی بعد منکر قتل شد و گفت آن روز از غزاله خواستم برای صحبت و خداحافظی به خانه ما بیاید چون میخواست برای ادامه تحصیل به خارج از کشور برود.
آرمان گفت: چون او را دوست داشتم و نمیخواستم برود سر این موضوع با هم بحث کردیم اما او از پلهها پرت شد و سرش به لبه پله خورد، من هم ترسیدم و جسدش را در یک چمدان گذاشتم و در سطل زباله خیابان انداختم.
بعد از اعترافات آرمان تلاش برای پیداکردن جسد آغاز شد اما این جستوجوها راه به جایی نبرد و جسد دختر جوان هنوز هم پیدا نشده است. مدتی بعد آرمان اعترافات قبلی خود را پس گرفت و مدعی شد قتلی مرتکب نشده است. او گفت: غزاله به خانه ما آمده بود که موقع بازگشت در راهپله پایش لیز خورد و روی پلهها افتاد و جانش را از دست داد. من هم ترسیده بودم، او را بلند کردم و در یک چمدان گذاشتم و نزدیکی سطل زباله رها کردم. من غزاله را نکشتم.
انکارهای آرمان فایدهای برای او نداشت، با اینکه او در زمان قتل چند روز تا ۱۸سالگی زمان داشت و هنوز به ۱۸سالگی نرسیده بود، در دادگاه محاکمه و به قصاص محکوم شد. رأی صادرشده مورد تأیید دیوان عالی کشور قرار گرفت و پرونده برای اجرای حکم آماده شد.
مادر غزاله اعلام کرد در صورتی گذشت میکند که آرمان محل دفن جسد را بگوید.
با این وجود باز هم با توجه به مدارک جدید بهدستآمده و قبول اعاده دادرسی، آرمان بار دیگر پای میز محاکمه رفت و این بار در شعبه ۵ مورد محاکمه قرار گرفت. او که حالا در مقطع فوقلیسانس در دانشگاه شهید مدرس در حال تحصیل است، یک بار دیگر اعلام کرد قتل کار او نیست و نمیداند جسد کجاست و ممکن است غزاله زنده باشد.
در نهایت قضات دادگاه کیفری استان تهران وارد شور شدند و آرمان را در قتل مجرم تشخیص دادند و او را برای بار دوم به قصاص محکوم کردند. رأی صادرشده یک بار دیگر در دیوان عالی کشور تأیید شد.
نکته اینجاست که خانواده غزاله شکایت دیگری هم از آرمان کرده بودند: او علاوه بر قتل، جسد دختر ما را پنهان کرده است. با توجه به اینکه پلیس نتوانست جسد را پیدا کند، خانواده غزاله درباره اخفای جسد از سوی متهم نیز شکایتی در شعبه ۱۱۵۴ دادگاه بعثت مطرح کردند.
در نهایت بخشی از پرونده که مربوط به اخفای جسد بود به شعبه ۱۱۵۴ دادگاه بعثت فرستاده شد و قاضی دادگاه آرمان را به سه ماه و یک روز حبس محکوم کرد.
جزییاتی که در دادگاه بیان شد
در دو دادگاهی که آرمان در آن به جرم قتل محاکمه شد، جزییات زیادی بیان شده است. در دادگاه اول او اختیاری نماینده دادستان گفت: آرمان در سال ۹۲ دختری به نام غزاله را به قتل رسانده است و همه مدارک موجود در پرونده این موضوع را ثابت میکند. او به قتل اعتراف کرده و به یکی از دوستانش هم گفته مرتکب قتل شده است اما از آنجایی که جسدی از غزاله پیدا نشده است، در پرونده شبهه ایجاد شد.
نماینده دادستان در توضیح پسگرفتن رأی دو نفر از قضات هم گفت: آنها رأی خود را پس نگرفتند و به دلیل اینکه وکیل سابق مقتول مدعی شده بود مدارک جدیدی در پرونده پیدا شده خواستار بررسی بیشتر پرونده شدند. دو موضوع بهعنوان مدرک جدید مطرح شد؛ یکی دفترچه بیمه غزاله بود و دیگری تمدید مرخصی دانشگاه او. هر دو مورد به دقت مورد بررسی قرار گرفت و مشخص شد که هیچکدام دلیلی بر زندهبودن غزاله نیست. ما همچنان با توجه به مدارک موجود در پرونده بر مجرمبودن متهم اصرار داریم. سپس پدر و مادر مقتول در جایگاه قرار گرفتند و خواستار صدور حکم قصاص شدند. پدر غزاله در توضیح تمدید دفترچه بیمه دخترش گفت: همسر من بیمه خویشفرماست؛ غزاله را هم خودش بیمه کرده بود. بعد از قتل غزاله وقتی همسرم برای واریز حق بیمه و تمدید دفترچه رفته بود، بهصورت اتوماتیک دفترچه غزاله هم تمدید شده بود. این مسئله پیچیده نبود که بهعنوان مدرک جدید عنوان کردند.
مادر غزاله هم در توضیح مرخصی دانشگاه دخترش گفت: غزاله از دانشگاه مرخصی گرفته بود؛ میخواست در خارج از کشور درس بخواند و برای این کار آماده میشد اما این اتفاق افتاد. وقتی از دانشگاه با من تماس گرفتند و گفتند مرخصی غزاله تمام شده و او برنگشته من موضوع را تعریف کردم و گفتم باور نمیکنم، دخترم مرده است. آنها هم از سر دلسوزی گفتند یک ترم دیگر تمدید میکنند. آنها به خاطر ناراحتی من چنین کاری کردند. مدرک جدیدی وجود نداشت؛ خواستند که من را آرام کنند. بعد از حادثه من روزهای سختی را گذراندم. تا زمانی که آرمان به قتل غزاله اعتراف کند، من در خیابانها دنبال دخترم میگشتم. ساعتها در خیابان با ماشین میرفتم که دخترم را پیدا کنم. به هر دختری که شبیه غزاله بود میرسیدم، جلویش را میگرفتم. من خیلی سختی کشیدم.
در ادامه زمانی، وکیل اولیای دم در جایگاه قرار گرفت. او گفت: متأسفانه وکیل سابق متهم در این پرونده کارهایی کرد که پرونده با چالش روبهرو شود. ما براساس مدارک پرونده درخواست صدور حکم قانونی را داریم.
آرمان: از من اعتراف دروغ گرفتند
در ادامه جلسه دادگاه، آرمان در جایگاه متهم قرار گرفت و از خود دفاع کرد. او گفت: من اتهام قتل عمدی را قبول ندارم. من و غزاله مشکل خاصی با هم نداشتیم. او به خانه ما آمد و با هم صحبت کردیم و بعد رفت. من صدایی شنیدم، وقتی در را باز کردم، غزاله را دیدم که در راهپله افتاده است. خیلی ترسیدم. او را به داخل خانه کشیدم و بعد سعی کردم کمکش کنم. آنقدر ترسیده بودم که نمیدانستم چه میکنم. من خیلی بچه بودم. غزاله را داخل کیسه گذاشتم. متوجه شدم نفس میکشد اما ترسیده بودم و فقط میخواستم او را از خانه دور کنم. بعد کیسه را به نزدیکی سطل زباله اطراف پارک ملت بردم.
قاضی گفت: چرا با اورژانس تماس نگرفتی؟چرا جسد را به چندین متر آنطرفتر از خانه بردی؟ متهم گفت: به فکرم نرسید با اورژانس تماس بگیرم. من بعد متوجه شدم که باید با اورژانس تماس میگرفتم و جسم غزاله را هم از ترس به کمی دورتر بردم. من اصلا متوجه کارهایم نبودم. قاضی گفت: لکههای خون روی دیوار، کاغذ دیواری دستگیره کمد و جاهای دیگر خانه شما بوده است. اگر غزاله خارج از خانه افتاده بود و تو او را به داخل آوردی، چرا این خونها در خانه بود. متهم گفت: من دقیقا نمیدانم از چه صحبت میکنید و من در جریان نیستم.
قاضی پرسید: چرا به دوستت گفتهای که غزاله را کشتهای؟ اگر تو واقعا این کار را نکرده بودی، چرا این حرف را به او زدی و درخواست کمک کردی.
متهم گفت: من اول گفتم غزاله زمین خورده؛ حرفم را باور نکرد. بعد گفتم دعوا کردیم؛ باز باور نکرد و بعد گفتم او را کشتم که حرفم را باور کند و کمک کند. متهم گفت: من و غزاله هیچ مشکلی با هم نداشتیم. در مدتی که با هم دوست بودیم، سه بار با هم دعوا کردیم. یک بار من پیشقدم شدم که آشتی کنم و دو بار غزاله پیشقدم شد. آن روز هم مشکلی با هم نداشتیم و او خداحافظی کرد و رفت و بعد این اتفاق افتاد. قاضی گفت: از غزاله نامهای به جا مانده که در آن به تو اشاره کرده و گفته از دست آزارهای تو خسته شده است. دراینباره چه میگویی. متهم گفت: من نمیدانم آن نامه چیست. من و غزاله هیچ مشکلی با هم نداشتیم. متهم در پاسخ به این سؤال که با توجه به انکارش چرا به قتل اعتراف کرده، گفت: بعد از بازداشت به من خیلی سخت گذشت. مدام به من میگفتند پدر و مادرت در اتاق بغلی هستند و بازجویی میشوند و من اذیت میشدم به همین دلیل اعتراف دروغ کردم.
به نظر می رسد افکار عمومی انتظار دارد علاوه بر اجرای عدالتضمن اعلام رضایت از سوی اولیای دم و گذشت از قصاص آرمان، زوایای پنهان این پرونده مشخص شود.